خالی بود دستم من
میترسیدم بری هیچی نگفتم
نمیخواستم که از چشمت بیوفتم
من همه حرفامو گفتم …
سعیمو کردم نگه دارم تورو با همه سختی من نبودم توی اون دنیا که ساختی
دیدی آخرش اما هردو باختیم …
برو ولی همه درارو پنجره هارو باز میذارم تا که بیای خورشید ماه رو
حتی خدارو قسم میدم خیلی زیاد تا که بیای یعنی میشه بیای
برو ولی همه درارو پنجره هارو باز میذارم تا که بیای خورشید ماه رو
حتی خدارو قسم میدم خیلی زیاد تا که بیای یعنی میشه بیای
من میبستم دستمو تا تو نبینی خالیم تا نفهمی که نباشی بی تو من چه حالیم
من برات زیباترینو از خودم میخواستمش نه نشد باور کنم آخر خودم میبازمت
برو ولی همه درارو پنجره هارو باز میذارم تا که بیای خورشید ماه رو
حتی خدارو قسم میدم خیلی زیاد تا که بیای یعنی میشه بیای
برو ولی همه درارو پنجره هارو باز میذارم تا که بیای خورشید ماه رو
حتی خدارو قسم میدم خیلی زیاد تا که بیای یعنی میشه بیای
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.